کل نماهای صفحه

۱۳۹۰ آذر ۱۸, جمعه

16آذر در ترکیه

ایرانیان مقیم شهر آنکارا پایتخت ترکیه روز چهارشنبه، 7 دسامبر، مصادف با 16 آذر روز دانش‌جو، برای ‌دفاع از حقوق دانش‌جویان و بازتاب صدای جنبش دانش‌جویی ایران دور هم جمع شدند و با برپایی یک گرده‌همایی مسالمت‌آمیز به نقض حقوق دانشجویان توسط جمهوری اسلامی اعتراض کردند.
این تجمع راس ساعت دو بعدازظهر با فراخوان انجمن هم‌بستگی فعالان تبعیدی  در ترکیه در پارک «قو»ی آنکارا آغاز شد. تجمع‌کنندگان پلاکارهایی از دانش‌جویان زندانی و جان‌باختگان حوادث روز عاشورا سال 88 در دست داشته و به سر دادن شعار پرداختند.
برخی از خبرنگاران شبکه‌های ترک‌زبان و خبرنگاران ایرانی با تهیه عکس و گزارش سعی در پوشش هر چه بهتر این مراسم داشتند و خبرنگاران ترک نیز با برخی از شرکت‌کنندگان در مورد مسایل روز ایران و نقض حقوق بشر به مصاحبه پرداختند.
برگزارکنندگان این برنامه قصد داشتند آن را در برابر سفارت جمهوری اسلامی برگزار کنند که با عدم موافقت وزارت کشور ترکیه روبه‌رو شدند ولی پذیرفتند تا برای تجمع در پارک قو که کمی دورتر از سفارت واقع شده مجوز صادر کنند.
تعدادی از دانش‌جویان ایرانی‌ بنا به عنوان‌های مختلف از جمله نوع مذهب و فعالیت‌های سیاسی از حق تحصیل در دانش‌گاهای ایران ‌محروم و برخی از آن‌ها نیز هم‌اکنون در زندان به‌سر می‌برند.
برخی از شهروندان ترک نیز که در تجمع حضور داشتند و یا ره‌گذر بودند در مورد علت برگزاری این تجمع سوالاتی مطرح کردند و ایرانیانی که به زبان ترکی مسلط بودند پاسخ می‌دادند و آن‌ها را نسبت به وقایع ایران آگاه می‌ساختند.
عکس‌هایی نیز از «ضیا‌ نبوی، شبنم قلی‌زاده، مصطفی نیلی، مجید دوری، حامد یازرلو، میثاق یزاد، شبنم مددزاده، مهشید گلرو، حسین رونقی‌ملکی، بهاره هدایت، بهروز جاوید‌تهرانی، و جان‌باختگان ظهر عاشورا در دست معترضان بود.
در این مراسم بیانیه انجمن هم‌بستگی فعالان تبعیدی به زبان ترکی و فارسی قرائت شد که بیش‌تر مسئله فعالان دانش‌جویی را مد نظر داشت.
 متن این بیانیه به شرح زیر است.
به نام آزادی
بار دیگر ایران 16 آذر دیگری را زیر سایه‌ی سیاه جمهوری اسلامی سپری می‌کند. سایه سیاهی که هر روز شومی خود را بر سر شمار گسترده‌تری از مردان و زنان این دیار می‌گستراند. اینک در 68 امین سال‌گرد روز دانش‌جو، کشورمان در سکوت مهیبی فرو رفته است، اما کدام خردمند ایرانی است که این سکوت را نشان خاموشی بپندارد که آتشی از خشم زیر خاکستر کینه پنهان است.
 
در سالی که گذشت با فرو کش کردن مبارزات خیابانی ، جمهوری اسلامی سرکوب مبارزان و فعالان سیاسی، مدنی و کارگری را در دستور کار خود قرار داده است و دانش‌جویان در مرکز این سرکوب‌ها قرار گرفته‌اند، زیرا جمهوری اسلامی به درستی دریافته است که دانش‌گاه‌های ایران در نبود احزابی که نظرات و افکار مردم را نمایندگی کنند، به سنگر آزادی خواهی و برابری‌طلبی بدل گشته است.
از این روست که حکومت ایران هر سال با ترفند‌های گوناگون سعی در تخریب هر چه بیش‌تر این سنگر عظیم دارد، سنگری  که خشت‌های اولش را سه آذر اهورایی با نثار خون خود در راه مبارزه با استثمار امپریالیست و استبداد داخلی رقم زدند و امروز نیز بزرگ مردان و زنانی چون عبداله‌ محمد‌پور‌، بهاره هدایت، بهروز جاوید‌تهرانی، مجید توکلی و صد‌ها دانشجوی آزادی‌خواه دیگر این سنگر را مستحکم‌تر از پیش گردانده‌اند
اما اکنون، جنبش دانش‌جویی، بیم‌ناک از شرایط بحرانی و حساس پیش‌رو‌، بر این گمان است که اگر خواست‌های حداقلی مردم بر آورده نگردد وضعیتی وخیم در انتظار جامعه ایران چه در عرصه‌های اقتصادی و چه در عرصه‌های فرهنگی است که با وابستگی روز افزون کشور به بیگانگان هم‌راه خواهد بود. شماری از این خواست‌ها عبارت است از:
  1. آزادی زندانیان سیاسی از جمله دانش‌جویان‌، کارگران و روزنامه‌نگاران‌ معترض و نیز پایان حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی
  2.  آزادی تجمعات و هم‌چنین آزادی فعالیت سندیکاهای مستقل کارگری
  3.  رفع احکام انضباطی دانش‌جویان
  4. ایجاد فضای نقد در سطح جامعه و دانش‌گاه
  5.  آزادی مطبوعات و رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی
  6. برگزاری رفراندوم و انتخابات آزاد تحت نظارت ارگان‌های سالم و بر آمده از مردم
در انتها جمهوری اسلامی باید بداند که اگر تنگ‌ترین راه و کوچک‌ترین روزنه‌ها را بر روی خورشید حقیقت ببندد و زنجیر‌های استبداد را بر تک تک ایرانیان بیفکند، بی‌گمان این دانش‌گاه خواهد بود که با پشتوانه‌ی خون شهیدانش و صبر اسیران در بندش و آگاهی مبارزانش بار دیگر آفتاب را بر فراز ایران عزیزمان خواهد گستراند.
پس تا آن روز‌- حتا در تاریک‌ترین و مرگ‌بارترین لحظه‌ها- برلبانمان زمزمه خواهیم کرد:  «دانشگاه زنده است.»

سیروس زارع‌زاده اردشیر/ ترکیه / رادیو کوچه

هیچ نظری موجود نیست: