به دنبال روز جهانی پناهنده، 21 ژوئن، خواستیم با تعدادی از
پناهندگان مستقر در ترکیه در مورد مشکلاتی که در این کشور با آنها دست به
گریبان هستند گفتوگو کنیم. پژواک صدای پناهندگان ایرانی در کشورهای خارجی
همواره میتواند در جلب توجه افکار جهانی برای حمایت از
آنها موثر باشد. برخی از پناهندگانی با ابراز «ترس» از اینکه در صورت
مصاحبه کارهای اداری و حقوقی آنها به تعویق میافتد از انجام مصاحبه
خودداری کردند.
مشکلاتی که این پناهندگان را در این کشور تحت سلطه خود قرار
داده است به یک مورد و دو مورد بسنده نمیشود. در طول سالهای گذشته هزاران
ایرنی، افغانی، عرب، سومالیایی، سوری و .. از طریق راههای مختلف قانونی و
غیرقانونی خود را به دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در
کشور ترکیه رسانده و از این سازمان درخواست پناهندگی سیاسی، اجتماعی،
مذهبی و … کردهاند. طبق آخرین آمار موجود، در سال 2009 نزدیک به دو هزار
ایرانی جدید در دفاتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در ترکیه
ثبت نام کردهاند. آنان با شرایط سخت مواجه هستند و گفته میشود تحمل این
شرایط، برای کسانی که مجبور میشوند بهطور ناگهانی فرار کنند طاقتفرساست.
در زیر اشارهای به مشکلات زندگی ، اداری، امنیتی، رفتار پلیس، ثبتنام در ادارهی پلیس و موارد دیگر خواهیم داشت.
عمدهترین مشکل پناهجویان ساکن در ترکیه مسئلهی مادی است.
پناهجویان در کشور ترکیه اجازهی کار ندارند. برخی کار سیاه میکنند ولی
اگر توسط پلیس دستگیر شوند با جرایم سنگینی روبهرو خواهند شد. البته کار
سیاه هم درآمد چندانی ندارد. اصولن کار سیاه برای پناهجویان و پناهندگان
با ترجیح کارفرما بهمنظور استثمار بیشتر و دستمزد کمتر صورت میگیرد. به
عنوان مثال در شهربازی کسی که مسوول یکی از وسایل بازی مانند چرخ و فلک
است باید حدود 12 الی 16 ساعت کار کند تا بیست و پنج لیر (معادل 10 یورو)
مزد بگیرد. یعنی انسان طوری استثمار میشود که نه برای خود، بلکه تنها برای
افزودن به سرمایهی کارفرما یا پیمانکار زندگی میکند چراکه یا در حال
کار است یا خواب برای بازتولید نیروی کار از دست رفته.
در زمستان دستکم تا حدود 400 لیر و گاهی 200 لیر برای گرم نگه داشتن خانه خود پرداخت میکنند که خیلی از این افراد از این اقدام معذور هستند و با تحمل سرمای 20 تا 36 درجه زیر صفر در ترکیه شب را به روز میرسانند
هنگام مراجعه به پلیس برای ثبتنام، پلیس از پناهجویان مبلغی
حدود پانصد دلار بابت هزینهی شش ماه اقامت، پول دفترچهی اقامت و هزینهی
ویزا میگیرد و سپس به پناهجویان دفترچهی اقامت میدهد. پس از آن نیز
پناهجویان هر شش ماه یکبار حدود 220 دلار باید برای هر نفر هزینهی اقامت
بپردازند. هزینههای درمانی، اجارهی مسکن، هزینهی گاز و برق در ترکیه
برای یک پناهجو که حق کار کردن و در نتیجه درآمدی ندارد بسیار بالاست.
برای ارزانترین خانههای قابل سکونت حدود سیصد لیر اجاره باید پرداخت.
سیصد لیر هم پول پیش میگیرند و سیصد لیر هم بنگاه معاملات املاک دریافت
میکند. یک ورق قرص مسکن حدود ده هزار تومان است و هزینهی درمان یک
سرماخوردهگی حدود صد دلار. در زمستان دستکم تا حدود 400 لیر و گاهی 200
لیر برای گرم نگه داشتن خانه خود پرداخت میکنند که خیلی از این افراد از
این اقدام معذور هستند و با تحمل سرمای 20 تا 36 درجه زیر صفر در ترکیه شب
را به روز میرسانند. اینها نمونهای بود از مشکلات مادی در ترکیه برای
پناهجویانی که در این کشور زندگی میکنند.
در این میان بهغیر از فرمانداری هیچ نهادی به پناهجویان
کمک مادی نمیکند. مبلغی که فرمانداری در مقابل درخواست برخی پناهندگان به
آنها میدهد حتا هزینه قبضهای آب و برق و گاز را تامین نمیکند.
فرمانداری در هر شهر پس از اینکه پناهجو پول خاک را پرداخت کرد به وی بعد
از اینکه مامورانش به منزل پناهجو آمده و مطمئن شدند که پناهجو به کمک
مالی نیاز دارد هر دوماه یکبار دویست لیر کمک میکند که در ماههای اخیر
این مدت به سه ماه افزایش یافته است. هر سه ماه یکبار دویست لیر به معنای
ماهیانه هفتاد لیر است که تقریبن فقط با آن میتوان هزینهی قبض برق را
پرداخت نمود. البته این مبلغ برای خانواده و افراد مجرد فرقی ندارد. یعنی
به یک خانوادهی پنج نفره نیز همین مبلغ تعلق میگیرد و به یک فرد مجرد که
تنها زندگی میکند نیز همین مبلغ، دیگر هیچ نهادی به پناهجویان هیچگونه
کمکی نمیکند و عمدتن بزرگترین مشکلی که پناهجویان با آن مواجه هستند
مسایل مادی و معیشتی است.
میدانیم که ترکیه کشوری است که از توریسم درآمد خوبی دارد.
اینطور که مشخص است پناهجویان نیز مانند توریستها برای ترکیه درآمدزا
هستند. بهعبارتی پناهجویان به ترکیه میآیند، بهصورت پیشپرداخت هر شش
ماه یکبار هزینهی اقامت(پول خاک) پرداخت میکنند، مجبورند از خارج از
ترکیه پول به ترکیه سرازیر کنند و در این کشور با توجه به اینکه اجازهی
کار نیز ندارند گذران زندگی کنند.
اصولن سازمان ملل باید به پناهجویانی که قبولی گرفتهاند و
به عنوان پناهنده شناخته میشوند کمک مالی کند. اما متاسفانه این موضوع نیز
در ترکیه به صورت فرمالیته است. بدینصورت که بعد از گرفتن برگهی قبولی از
سازمان ملل پناهندهگانی که درخواست کمک مالی میکنند، برای مصاحبهای تحت
عنوان مصاحبهی مالی وقت میگیرند. وقتی برای این موضوع به سازمان ملل
مراجعه کردند سوالاتی مشخص از آنها پرسیده میشود که نیازی به پرسیدن ندارد
چرا که کارمندان سازمان ملل از هرکس بهتر میدانند در ترکیه چه میگذرد و
برای گذران زندگی سادهی یک پناهنده چقدر هزینه لازم است. سپس یک فرم پر
میشود و اصولن طبق آمار از بین هر یکصد نفر تنها به یک نفر کمک مالی از
سوی سازمان ملل صورت میگیرد و آن کمک نیز جوابگوی تنها گوشهای از
احتیاجات وی میشود.
سعید دادبخش یکی از پناهنویانی است که جز کسانی بود که برای
رفع مشکلات مالی تصمییم به فروختن کلیه و خون خود کرده بود که البته با
رسیدگی و کمک چند ایرانی از این اقدام خودداری کرده است. در زیر مصاحبهای
که آقای دادبخش با رادیو کوچه داشته است را میخواینم تا بیشتر از وضعیت
زندگی وی و سایر پناهنده و پناهجویان مطلع شویم.
معرفی خودتان و اینکه از چه سالی وارد کشور ترکیه شدهاید؟
سعید دادبخش هستم و از سال 2010 به همراه همسرم و یک فرزند
خردسال که فرزند دومم در اینجا به دنیا آمده است به علت مشکلات اجتماعی که
در ایران داشتم، به اجبار از ایران فرار کردم و نزدیک به دو سال است که
بدون اینکه جوابی از کمیساریای عالی پناندگان داشته باشم در شهر
«کِرشَهیر» در حال زندگی کردن هستم.
میتوانید از مشکلاتی که در این کشور برای شما در طی این مدت پیش آمده است توضیح دهید؟
یکی از اساسیترین مشکلاتی که در طی این و سال داشتم، مشکلات
متعدد مالی بود. اینکه هنوز کمیساریای عالی پناهندگان بعد از گذشت یک سال
و نیم هنوز جوابی مبنی بر قبولی خود دریافت نکرده ام و بدون تکلیف در
اینجا در حال سپری کردن لحضات عمرم هستم.
پس با وجود این مشکلات چرا سایر کشورهای پناهنده پذیر را برای این کار انتخاب نکردید؟
چون مرز مشترک با این کشور داشت و به علت نداشتن ویزا و
همچنین من و همسرم به خوبی به زبان ترکی آشنا بودیم از این رو فکر
میکردیم میتوانیم دوران پناهندگی را در اینجا به راحتی سپری کینم که
متاسفانه اینگونه نبود.
از مشکلات مالی گفتید و تا آنجا که ما اطلاع داریم
شما حق کار کردن در این کشور را ندارید پس هزینههای شما را چه کسی پرداخت
میکند؟ آیا سازمان غیردولتی یا گروه خاصی تاکنون به شما کمکی کردند؟
بله، ما حق کار کردن در اینجا را نداریم و دولت ترکیه به
هیچوجه اجازه کار کردن به ما را نمیدهد. اگر هم بخوایم در اینجا کاری
انجام دهیم غیرقانونی این کار را انجام داده که این متاسفانه برای ما مشکل
ساز میشود. کار میکنم اما کسی به ما توجه ندارد افراد سودجو با
بهرهکشی از ما پولمان را نیز نمیدهند حتا اینگونه که ما حق شکایت از این
افراد را نداریم و در صورت شکایت کردن خودمان محکوم هستیم. شرایط برای ما
اسفبار است کسی هم به داد ما نمیرسد. حتا چندین بار به چند سازمان
نامهنگاری کردهام که تاکنون هیچ جوابی داده نشده است. فقط یک بار به
سازمان ملل درخواست کمک مالی کردیم که اگر پرونده مرا در سایت ببیند خواهید
دید که یکبار به من کمک شده است و آن هم مبلغ هنگفتی؟ به مبلغ (14) لیر
ترکیه.
جناب دادبخش شما در سخنانتان گفتید که یکی از
فرزاندانتان در اینجا به دنیا آمده است. آیا هزینههای درمانی را خودتان
پرداخت کردید و یا اینکه دولت ترکیه و کمیسیار عالی پناهندگان نیز به شما
در این مورد کمک کرد؟
خیر. هیچگونه کمکی از هیچ سازمان یا نهاد دولتی دریافت نکردم
و به من گفتند مشکل خودتان هست و باید خودتان برای خودتان چارهای
بیاندیشید. با این وجود به علت هزینه بالای درمان چندین بار به «یو.ان» و
فرمانداری شهرمان مراجع کردم که آنان از من برگه یا دفترچه اقامت موقت را
درخواست کردند که من هم به علت نداشتن مبلغ مورد نظر تا به امروز قادر به
دریافت این دفترچه اقامت نبودم و مراتب را به گوش مسوولین سازمان ملل
رساندهام که کمکی در این زمینه برای من انجام دهند که آنان از این کار
خودداری کردند. کار به گونهای پیش رفت که فرزند 14 ماه من هنوز هیچ برگه
یا دفترچهای که هویت ایشان را تایید کند ندارد. حتا پلیس هم از این کار
اجتناب کرده است.
علت اینکه فرزند شما دارای مدرک شناسایی نیست چیست؟
همانگونه که گفتم قادر به من قادر به پرداخت هزینه دفترچه
نبودم از این رو نمیتوانم درخواست برای گرفتن این مدارک داشته باشم حتا
برای کمک مالی نیز فرمانداری از من این دفترچه را میخواهد سوالی که برای
من پیش آمده است این است آیا انسان و جان وی ارزشش کمتر از یک دفترچه است؟
که این آقاین ما ما چنین رفتاری دارند.
آیا کمیساریای عالی پناهندگان برای کسانی که مشکل جدی درمانی دارند کمک مالی انجام میدهد؟.
خیر هیچگونه کمکی. مگر اینکه وضعیت شما اوژانسی باشد و آن
هم کلن 150 لیر کمک میکند نه بیشتر. که حتا این پول را برای زایمان همسر
بنده تقبل نکرد و دوستان هزینههای درمانی را پرداخت کردند.
همانگونه که دریافتیم مشکلات مالی جز بیشترین و
جدیترین مسایلی است که شما و سایر پناهنده یا پناهجویان را آزار میدهد.
پس چگونه این افراد مشکلات مالی خود را حل می کنند؟
در بین افرادی که من میشناسم برخی تمام اموال خود را در ایرن
فروختهاند و از پولی که از آن داشتهاند در اینجا مصرف میکند برخی را
خانواده تامیین میکند اما این تعداد افراد به تعداد انگشتان دست هم
نمیرسد که بخواهیم در این مورد بحث کنیم. خود شخصن «در وضعیتی قرار
گرفتهام که مجبور به فروختن یکی از کلیههایم و خونم برای گذراندان و
پرداخت هزینههای زندگیام شدهام حتا خانواده را درک کردم و به استانبول
رفتم برای فروش که باز خانواده همسرم به دادم رسیدند.»
برخورد پلیس ترکیه با شما چگونه است؟
طبق روال کاری که در اینجا وجود دارد هفتهای دو بار برای
امضا به اداره پلیس بخش اتباع خارجه مراجع کرده و در آنجا در دفتری اسم و
تمام مشخصاتمان بر روی یک برگه وجود دارد امضا میزنم و وای بر فردی که
از دو بار یا سه بار نتواند امضا بزند. واقعن جالب است بدانید در اینجا
به مانند مجرم جنایی به ما مینگرند تا یک پناهجو. از این رو در برخی
موارد نه همیشه برخورد پلیس با ما خوب نیست و اگر نتوانیم امضا خود را سر
موقع بزنیم با جریمه 50 تا 100 لیر مواجه میشویم که این خود برایمان ایجاد
دردسر میکند. چون موقع خروج از این کشور البته اگر بتوانیم ما را با
مشکلات متعددی روبهرو میسازد حتا میتواند شما را از پای هواپیما به
پایین بکشاند.
برخورد مردم ترکیه با شما چگونه است؟ آیا آنان نیز به مانند سایر گروها با شما برخورد بدی دارند یا اینکه مردم اینگونه نیستند؟
همانطور که شما میدانید کشور ترکیه نیز به مانند کشور
خودمان ایران کشوری سنتی و اسلامی است از این رو که ما نیز مسلمان هستیم
شاهد برخورد خوبی از طرف این عزیزان هستیم اما در اینجا هم آدم بد و خوب
وجود دارد. من دو ماه پیش در حالی که در حال کار بودم از طبقه سوم سقوط
کردم و دچار شکستگی از چند ناحیه شدم و این عاملی بود که نتوانم هزینه و
اجاره خانه را پرداخت کنم. متاسفانه صاحبخانه هم با اینکه وضعیت من را
میدانست مرا بر آن داشت که در عرض 15 – 20 روز خانه را تخلیه کنم و چند
روز را در خانه دوستان سپری کنم.
پول برای تهیه شیر و پوشاک برای بچه نداشتهام و همسرم مجبور شده است با آب و قند شکم بچه را سیر کند و با لحاف کهنه او را بپوشاند نمیدانم که چه باید کنم و دردم را به چه کسی بگویم
آیا در مورد این دفترچههای اقامتی که به شما میدهند
اطلاعات دقیقی دارید و میدانید که تا چه مدت اعتبار دارند و هزینه آن
چقدر است؟
حدود 172 لیر باید برای هزینه صدور دفترچه و 80 دلار برای پول
خاک برای شش ماه است بعد از شش ماه باید حدود 90 لیر برای تمدید این
دفترچه که ارزشش از ما بیشتر است بپردازیم. حتا برای بخشش پول خاک باید
این مبلغ 172 لیر را پرداخت کنیم بعد اگر فرمانداری صلاح بداند این مبلغ
را مورد عفو قرار میدهد. البته شایان ذکر است که موقع خروج از این کشور
مجبور به پرداخت این پول نیز هستیم.
با فرض اینکه شما این مبلغ را برای دفترچه خود پرداخت و آن را دریافت کردید! حال چگونه فرمانداری برای شما کمک خواهد کرد؟
با توجه به اینکه مبنای کمک کردن به افراد پناهجو و پناهنده
داشتن دفترچه اقامت است، اما فرمانداری با فرستادن مامور و بازرس برای
کارشناسی خانه اگر صلاح دانستند هر سه ماه یکبار 250 لیر در برخی موارد
بیشتر برای ما پرداخت میکنند که این هم کفاف زندگی در اینجا را نمیدهد
چون اولن اجاره خانهها بالا است دومن هزینه درمان نیز بالاست. البته در
شهر آنکارا پلی کلینکی وجود دارد که هزینه درمان در آن رایگان میباشد که
آنجا نیز تمام امکانات لازم برخوردار نیست.
آیا سازمان غیردولتی وجود دارد که در زمینه پناهجویی یا مشکلی که با آن مواجه هستید از شما حمایت کند؟
با چندین نهاد تماس برقرار کردهام که هیچگونه پاسخی دریافت
نکردهام اما با توجه به اقداماتی که انجام دادم مرکز بینالمللی حقوق بشر
در کانادا درخواست مرا مورد بررسی قرر داه و قول کمک کرده است که البته از
طرف این سازمان کمی به من کمک شده است.
حرف آخر و اگر درخواستی از مسوولین دارید؟
در و دل زیاد دارم که فکر می کنم نمی توانم آن را با بیان
کردن تمامش کنم اما من روزها و شبهای داشتهام که گرسنگی کشیدهام نه تنها
خود بلکه فرزندانم نیز گشنگی کشیدهاند روزهای را بهخاطر دارم که «پول
برای تهیه شیر و پوشاک برای بچه نداشتهام و همسرم مجبور شده است با آب و
قند شکم بچه را سیر کند و با لحاف کهنه او را بپوشاند نمیدانم که چه باید
کنم و دردم را به چه کسی بگویم» در همین «کرشهیر» نزدیک به چهل نفر ایرانی
زندگی میکنند و اغلب آنان با مشکلات زیادی از قبیل مسکن و مالی روبهرو
هستند و این پناهندگان مجبور به هم خانه شدن با یکدیگر برای مدت طولانی
هستند که در برخی موارد تعدادی پناهجوی ایرانی و افعانی در یک خانه با
تعداد نفرات بالا زندگی میکنند که در چند مورد مجبور به تخلیه خانههایشان
شدهاند. فقط یک خواست از مسوولین دارم «به فریادهای بلند ما رسیدگی کنید و
آن را بشنوید»
منبع: رادیو کوچه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر